کد مطلب:30737 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:115

نقد این سخن











الف: چگونه می توان پذیرفت كه در جنگی كه چندین هزار انسان مسلمان كشته شده اند و این همه تلفات مالی، جانی و... بدنبال داشته هر دو گروه خطاكار بوده اند؟!

ب: چگونه قابل تصور است كه در چنین مسأله ای حقیقی وجود نداشته باشد و حق با هیچكدام نباشد با اینكه هیچ مسأله ای را نمی توان بدون حكمی از احكام خمسه در نظر گرفت[1] ابن حزم رهبر مكتب ظاهریه در اهل سنت در نقد این نظریه كه هر مجتهدی بر حق است مطالب فراوانی بیان می كند از جمله می گوید: بر اساس این نظریه لازم می آید یك انسان در آن حد واحد هم در بهشت تا ابد بماند و هم در جهنم تا ابد بماند زیرا اگر انسانی بر اساس نظر مجتهدی كافر باشد باید در جهنم باشد و همین انسان اگر بر اساس نظر مجتهدی دیگر مؤمن باشد باید در بهشت بماند در آن واحد سپس می گوید: در رد این نظریه همین مقدار كافی است كه خداوند تصریح كرده است كه در راه رسیدن به او یكی است و بقیه راهها بیراهه است و پیامبر نیز اجتهاد عده ای از صحابه را در زمان خود تخطئه كرده است و آنگاه مواردی از آنها را نقل می كند.[2].

ج: گرچه ابن حجر راجع به اصحاب صفین در پایان تصریح می كند كه با كشته شدن عمار معلوم شد كه حتی با علی است ولی راجع به اصحاب جمل بدون اظهارنظر صریح از كنار آن می گذرد این به این معنا خواهد بود كه هر دو بر خطا بوده اند. البته باید حجر تقدیر كرد كه همین مقدار شهامت را داشته در یك جریان با شهامت اعلام كند كه حق با كیست دیگران كه همین شهامت را نداشته و حقایق را كتمان كرده اند.









    1. فقها می گویند هیچ مسأله ای نیست مگر اینكه یكی از احكام پنجگانه كه عبارتند از: وجوب، حرمت، استحباب، كراهت، و اباحه را در بردارد.
    2. الاحكام فی اصول الاحكام ابن حزم- ج 2، ص 81- بیروت دارالكتب العلمیة.